من وجوانی

رفتم عروسی پسر همسایه همون اقای میلیاردر که چندسال ب پام نشست...خوشبخت شی پسر همسایه عزیز امشب وقتی توی لباس دامادی دیدمت کللللللی ذوق کردم خانوم با وقار و مهربونی داری خداحفظش کنههعیکلا وقتی خواستگارامو در این شرایط میبینم خییییلی ذوق میکنماز اینکه مامان پسر همسایه با نگاخی غم الود بهم نگاه میکرد شرمنده میشدم خداخودش میدونه چققققققدر من این خانواده رو دوست دارماما....ازدواج خیلی متفاوته تو ممکنه خیلی هارو دوست داشته باشی اما نه برای ازدواج...ان شاالله همه جوون ها خوشبخت بشن و عاقبت بخیر ی مامانی اومده بهم میگهخانوم پسرم فلانه بهمانهاووووووووفعالیمذهبیهاما متعصب نیستخب اخه مذهبی ک متعصب نیست یعنی چی؟ببین اگه منظورت اینه اهنگ گوش میدهوگناهای رایج که هنجارشده تو جامعه براش عادیه ک باید عرض کنم نه جانممن متعصبم خدایاساید درست نباشه اینجا بگماما جلوی بنده هات میگم همونطور که در خفا میگممن عاشق اینم که فرد مقابلم مذهبی باشهخفففففناصلا امام زمانی اورجینالهرچند خودم در حد دست سوم هم امام زمانی نیستماما...ارزو بر جووانان عیبی نیستخخخخخبسه دیگه زیاد حرف زدمان شالله توفیق دعا ندبه فردا پیدا کنیماگرم نشد نماز جمعهتف به ریامدیونید اگه فکر کنید دارم ریا میکنمالبتهپشه هم وبلاگ منو نمیخونه چه برسه ادمیزادوالایاعلی من وجوانی...ادامه مطلب

باوجود درسام و مشغله های زندگی

اومدم بگم حالم از ادمایی که نمیتونم به خاطر شخصیت بیخودشون خودم باشم به هم میخوره...

متنفرم از اینکه از ترس اینکه اشتباه قضاوت بشم کاری روکه دوست دارم نتونم انجام بدم...

راستی تیتر مونم خییییلی جای بحث داره

آره دادا شوما چسب رازی

ما ضد چسب نارازی.....

من وجوانی...

من وجوانی...